ابوذر نقل میکند که روزی در منزل ام سلمه مشغول شنیدن حدیث از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه واله بودم که در این حال امیرالمومنین علیه السلام وارد شدند در این حال پیامبر صلی الله علیه واله از شدت شوق صورتش نورانی شده و بلند شدند امیرالمومنین علیه السلام را در بغل فشردند و پیشانی حضرتش را بوسیدند و فرمودند:
ای اباذر! آیا این فردی که داخل شد را
آنطور که باید به حق معرفتش میشناسی؟
عرض کردم این برادر شما و پسر عم شما و همسر فاطمه سلام الله علیها و پدر حسنین علیهما السلام هستند
سپس پیامبر شروع به شمردن فضایل ایشان کرده و فرمودند:
ای اباذر! خدای تعالی برهریک از ارکان عرش هفتاد هزار فرشته قرار داده که ذکر وعبادتی ندارند جز دعا برای علی و شیعیان او
و نفرین بر دشمنانش !!!
ای اباذر! اگرعلی نبود حق از باطل ومومن از کافر شناخته نمی شد.
آن کلمه که بر اهل تقوی لازم شده علی است که هر کس او را دوست بدارد مؤمن , هرکس او را دشمن بدارد کافر , و هرکس ولایت او را رها نماید گمراه , و هر کس ولایت او را انکار کند مشرک است.
ای اباذر! کسی که ولایت ما را انکار کند کر و کور و گنگ وارد محشر شود
سپس او را در ظلمات قیامت افکنند, او با صدای بلند گوید:
«یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله»
در گردن او طوقی از اتش است که سیصد شعبه دارد, بر هر کدام شیطانی است, از هنگامی که او از قبر دراید تا وقتی که داخل اتش شود (آن شیاطین) به صورت او تف اندازند.
منابع:
تفسیر فرات صفحه 370-372
بحار جلد40، صفحه55-56
تأویل الایات صفحه 831-832