روزی عالمی سنی به علامه امینی که داشت از منبر به زیر می امد گفت: شما شیعه ها به علی(علیه السلام) غلو میکنید و او را ید الله میگویید
بلافاصله علامه امینی گفت: اگر عمر گفته باشد قبول میکنی؟
او گفت: سخن عمر برای ما حجت است!
علامه سریع یکی از کتب اهل سنت را خواست و صفحه ای را به او نشان داد که این حدیث در ان صفحه بود :
روزی مردی به طواف کعبه اشتغال داشت در همان جا به زن نامحرمی نگاه نامشروعی کرد.
امیرالمومنین علی(علیه السلام) او را در این حال دید و با دست ضربه ای به او زد و او را مجازات کرد.
او هم به عنوان شکایت نزد عمر رفت و داستان را گفت.
عمر گفت: قد رای عین الله و ضرب ید الله
چشم خدا دید و دست خدا زد
بدین صورت آن عالم سنی مبهوت شد...
_____
منابع:
النهایه ابن اثیر عبد الرزاق ج10ص410
کنز العمال ج5ص462
تاریخ مدینه دمشق ج17ص42
جواهر المطالب ج1ص199
جامع الاحادیث ج26ص29
جامع معمر بن الراشد ج1ص144
لسان العرب ج13ص309